وصيت نامه سياسي آدولف هيتلر

۱۹ بازديد
متن كامل وصيت نامه آدولف هيتلر

از زماني كه داوطلبانه و در كمال فروتني در جنگ اوّل جهاني كه به كشور رايش تحميل شد خدمت كردم ، سي سال مي گذرد.

در اين سه دهه ، تنها راهنماي من در تمام افكار ، اعمال و زندگيم ، عشق و وفاداري نسبت به اين ملّت بوده است. اين عشق و علاقه به من قدرت مي داد تا بتوانم پيرامون دشوارترين مسائلي كه تاكنون در برابر يك موجود فاني قرار گرفته است ، تصميم بگيرم. در اين سه دهه ، تمام سلامت و نيرويم را صرف كرده ام.

اينكه من و يا هر كس ديگري در آلمان در سال ۱۹۳۹ خواستار جنگ بوده ايم ، به هيچ وجه واقعيّت ندارد. اين جنگ ، به ويژه ، خواستهٔ دولتمرداني بود كه يا خود يهودي بودند و يا در راه منافع يهوديان فعاليّت مي كردند و همانها بودند كه به جنگ دامن زدند. من پيشنهادات بسياري براي كنترل و محدود كردن تسليحات نظامي ارائه كرده ام, كه آيندگان براي تمام زمانها نتوانند از مسئوليت پذيري من براي آغاز جنگ چشم پوشي كنند. پيش از اين من هرگز آرزو نميكردم كه پس از جنگ جهاني مرگبار اول , دومي بر عليه انگليس و يا حتي آمريكا رخ دهد.قرنها خواهد گذشت, و خارج از ويرانه هاي شهرهاي ما و آثار نفرت و تنفر از اينها كه اكنون مسئول هستند و ما مجبوريم بابت همه چيز از آنها سپاسگزاري كنيم, يهوديان بين المللي و يارانشان رشد خواهند كرد.
سه روز قبل از آغاز جنگ بين آلمان و لهستان من براي بار چندم پيشنهاد خودم را براي حل مشكل بين آلمان و لهستان كه شبيه مورد منطقه ي saar بود به سفير بريتانيا در برلين اعلام كردم, كه منطقه ي مورد نظر(منطقه ي آلماني نشين لهستان) تحت نظارت بين المللي قرار گيرد. اين پيشنهاد من را هيچكس نميتواند انكار كند, اين پيشنهاد تنها به اين دليل رد شد كه محافل پيشرو در سياستهاي انگليس جنگ ميخواستند, زيرا هم كمي اميدوار بودند به مسئله ي تجارت و پر شدن حسابهايشان و هم تحت تاثير تبليغات گسترده ي بين المللي يهوديان بودند.

همچنين من آن را خيلي ساده ميكنم كه, اگر ملل اروپايي دوباره مانند سهام بين اين توطئه گران بين المللي پول و امور مالي خريد فروش شوند, پس اين نژاد يهود مسئول تحميل كردن اين مبارزات و جنگهاي مرگبار است.من بيش از اين هيچ كس را در شك و ترديد نميگذارم در اين زمان كه ممكن است ميليونها كودك آريايي از مردم اروپا از گرسنگي بميرند و ميليونها مرد بزرگسال به طور دردناكي كشته شوند و صدها هزار زن و كودك در شهرها بمباران شوند و جنازه ي سوخته ي آنها در شهرها پراكنده شود, بدون اينكه جنايتكار واقعي به خاطر گناهانش مجازات شود, حتي اگر به وسيله ي انسانيت بيشتر….

در پي شش سال جنگي كه عليرغم تمام موانع ، روزي از آن به عنوان با شكوهترين و قهرمانانه ترين جلوهٔ مبارزات يك كشور به منظور بقاي يك ملّت ، ياد خواهد شد؛ من نمي توانم از شهري كه پايتخت اين كشور است ، دست بردارم.

از آنجا كه نيرويمان ناچيز تر از آن است كه بتوانيم بيش از اين در برابر حملهٔ دشمن مقاومت كنيم و مقاومت ما نيز به تدريج به وسيلهٔ مرداني كور و بي اراده تحليل خواهد رفت ، آرزو مي كنم كه در سرنوشت ميليونها انسان ديگري كه تصميم گرفته اند در اين شهر باقي بمانند ، شريك باشم.

گذشته از اين ، هرگز در دستهاي دشمناني كه خواستار نمايشي تازه جهت توده هاي ديوانهٔ خود هستند ، نخواهم افتاد.

بنابراين تصميم گرفته ام در برلين بمانم ، و در لحظه اي كه مطمئن شوم كه وضعيت پيشوا و حكومت در معرض خطر و سقوط حتمي قرار گرفته است ، مرگ را داوطلبانه پذيرا شوم.

با قلبي شاد و آگاهي از يك وحدت بي مانند در تاريخ ، از فداكاري ها و دستاوردهاي سربازانمان در جبهه هاي جنگ ، زنانمان در خانه ها ، دهقانان و كارگران و جوانانمان تشكّر و قدرداني مي كنم.

آرزو و درخواستم اين است كه ملّت آلمان ، هرگز و تحت هيچ شرايطي در هيچ مبارزه اي تسليم نشوند و با تمام توان خود ، و با وفاداري نسبت به مباني و اصول «كلاوزه ويتز» عليه دشمنان سرزمين مادري خود بجنگند.

از وفاداري سربازان آلمان و نيز از مشاركت و همدلي من با آنها در مرگ ، بذري در زمين پاشيده خواهد شد كه روزي در تاريخ آلمان رشد خواهد كرد و در نتيجه يك ملّت متحد واقعي را تحقق خواهد بخشيد…
بسياري از مردان و زنان شجاع تصميم گرفتند كه زندگي خود را به زندگي من گره بزنند, تا در واپسين لحظات من از آنها التماس كنم و به آنان دستور دهم كه اين كار را انجام ندهند تا در نبردهاي ملي بيشتري شركت كنند.من از سران ارتش ,نيروي هوايي, نيروي دريايي تمنا ميكنم كه با هر وسيله ي ممكن خود را تقويت كنند. با حس ناسيونال سوسياليستي ميتوانند روح سربازان را تقويت كنند, با اشاره به اين موضوع كه من خودم به عنوان بنيانگذار و خالق جنبش مرگ را به تضعيف نفس و يا حتي تسليم شدن ترجيح دادم.

ممكن است اين كار, در برخي زمانهاي آينده به بخشي از افتخار افسران آلماني تبديل گردد-مانند همين الان موردي در نيروي دريايي ما- حس افتخاري كه مانند يك رمز تسليم شدن يك ناحيه يا يك شهر را غير ممكن ميسازد.و مهمتر از همه رهبران ما در اينجا بايد مانند يك الگوي درخشان, صادقانه تا سر حد مرگ به وظيفه ي خود عمل كنند.

پيش از مرگ ، رايش مارشال هرمان گورينگ را از حزب بيرون مي اندازم و تمامي حقوق را كه به موجب حكم روز بيست و نه ژوئن ۱۹۴۱ و نيز سخنراني در رايشستاگ در اوّل سپتامبر ۱۹۳۹ به وي تفويض كرده ام ، از او مي گيرم.

قبل از مرگم رايش فوهرر اس اس و وزير كشور هاينريش هيملر را از حزب و از تمام دفاتر وزارت كشور اخراج ميكنم و به جاي او Gauleiter karl Hanke را به عنوان رايش فوهرر اس اس و رئيس پليس آلمان و Gauleiter Paul Giesler را به عنوان وزير كشور رايش به انتصاب ميرسانم.
گورينگ و هيملر ، جدا از عدم وفاداري نسبت به من ، با مذاكرات محرمانه با دشمن كه بدون آگاهي و بر خلاف ميل من انجام گرفت ، و نيز اقدام به اعمال غير قانوني براي كنترل كشور ، شرمندگي جبران ناپذيري براي كشور آلمان به بار آوردند.

به منظور تقديم دولتي كه از مردان با شرف تشكيل شده ، و قادر است وظيفهٔ ادامهٔ جنگ را با تمام نيرو انجام بدهد ، افراد زير را به عنوان كابينهٔ جديد منسوب مي كنم:

* رئيس جمهور: دونيتس

* صدر اعظم: دكتر گوبلز

* وزير حزب: بورمن

* وزير امور خارجه: زايس اينكوارت
هر چند كه تعدادي از اين افراد مانند دكتر گوبلز, مارتين بورمان و غيره به همراه همسرانشان و به دلخواه خود تصميم گرفتند همراه با من باشند و تحت هيچ شرايطي حاضر به ترك پايتخت رايش نبودند اما اگر چه آنان مايل بودند به همراه من در اينجا نابود شوند ولي من هرگز از آنها نخواستم كه اين كار را انجام دهند و در اين مورد آنان بايد منافع ملت را به احساسات شخصي خود ترجيح ميدادند.با اين اقدامشان و با فواداريشان به عنوان دوست پس از مرگم تنها اينان به من نزديك خواهند بود و اميدوارم كه روح من در ميان آنان قرار گيرد و براي هميشه با آنها برود.اجازه دهيد آنها سخت باشند اما هرگز بي عدالت نباشند و از همه مهمتر اينكه به آنان اجازه دهيد كه نگذارند ترس بر روي اعمالشان تاثيري گذارد, افتخار يك ملت بالاتر از هرچيزي در دنيا است.و سرانجام اجازه دهيد كه آنان از حقيقت وظيفه ي ما آگاهي يابند, كه از ساختن يك دولت ناسيونال سوسياليستي, فراهم ساختند كار براي قرنهاي آينده , جايي كه هر شخصي خود را تنها تابع يك تعهد مي ببيند خدمت به منافع مشترك و گذشتن از خود براي اين منظور.من از تمام آلمانها, تمام ناسيونال سوسياليستها, از تمام مردها, زنها و تمام نيروهاي مسلح ميخواهم تا سرحد مرگ به دولت جديد و رئيس جمهور جديد وفادار بمانند..
مهمتر از تمام موارد بالا من رهبران ملتها و كساني از آنان پيروي ميكنند تا با وسواس ودقت خاصي با قوانين نژادي مخالفت كنند كه نتيجه اش مسموم شدن ذهن تمام مردم جهان است, يهوديان بين المللي را متهم ميكنم.

باشد كه كابينهٔ جديد ، نسبت به وظيفهٔ خود كه برقراري نظام ناسيونال-سوسياليستي در كشور است آگاه باشد و شرايطي را بوجود آورد كه هر فرد آلماني ، خدمت در راه منافع عموم را به منافع شخص خود ترجيح دهد .

از ملّت آلمان ، تمام مردان و زنان ناسيونال-سوسياليست و نيز تمام افراد ارتش مي خواهم كه تا دم مرگ نسبت به دولت و رئيس جمهور جديد وفادار بوده ، از اوامر آنها اطاعت كنند.

از اين مهمتر ، اينكه به دولت و ملّت آلمان دستور مي دهم كه همواره قوانين نژادي را مورد مراقبت و ملاحظه قرار دهند.

۲۹ آوريل ۱۹۴۵

آدولف هيتلر

منبع نازي سنتر


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد